سلام دوستان اومدیم با داستان جذاب بازی پرطرفدار call of duty mw 1.
میخوام توضیح مختصری درباره بازی بدم.این بازی در سال 2008 و چهارمین نسخه از بازی COD میباشد و توسط شرکت اینفینیتی وارد ساخته شده است.درسال 2016 نسخه بازسازی شده همین نسخه بازی به همراه بازی COD infinite warfare وارد بازار شد.
شما به دست گروه تروریستی گروگان گرفته شده اید.نکته اینجاست که شما در نقش رییس جمهور عربستان هستید.شخصی به نام خالد ال اسد.رییس جمهور را کشته و فیلم ان جهان را پر از ترس میکند.حال قدرتمندترین گروه تروریستی خاورمیانه بر سر حکومت نشسته اند و و قدرتشان بیشتر ار قبل شده.
حال انگلیسی ها در تعجب اند که خالد چطوری تونسته کودتا بکنه و رییس جمهور عربستان رو بکشه.حتما حمایت شده.ولی چه کسی او را هدایت میکند؟!
امریکایی ها برای جلوگیری قدرتمند تر شدن خالد وارد عمل میشوند.و اماده حمله به انجا میشوند.
هدف ارتش امریکا ایستگاه تلویزیونی بود که برنامه اش پخش شده است.ولی انگلیسی ها تصمیم میگیرند پیش از حرکت سرباز هایش.جاسوسی را بفرستند.ولی ان جاسوس کجاست؟
نیکولای جاسوس جهانی به نقل از منابع روسی احتمالاً تحت بازداشت نیروهای ال اسد میباشد. تیم برای یک عملیات مشترک به طرف روستایی اشغال شده در روسیه میروند تا با همکاری نیروهای گروهبان کامارو از ارتش روسیه نیکولای را نجات دهند. عملیات با موفقیت به پایان میرسد و نیکولای که گویی نقشه را از قبل میدانسته سؤال میکند که آیا آمریکاییها حرکت کرده اند یا خیر؟ و از شنیدن جواب ناراحت میشود. او محل مخفی شدن خالد را میداند و تیم را به سمت آن مکان هدایت میکند. و سر راه یک موشک به هلیکوپتر آنها برخورد میکند و هلیکوپتر آنها سقوط میکند.
در طول این مدت سربازان آمریکایی بعد از نجات شهر و رسیدن به ایستگاه تلویزیونی متوجه میشوند همه برنامهها از پیش ضبط شده بودهاست و عملیات شکست میخورد. عملیات بعدی نجات و اسکورت تانک ارتش به بزرگراه برای ادامه عملیات پاکسازی است. بعد از چند ساعت عملیات پاکسازی شروع میشود، ولی تروریستها که فقط یک قانون دارند (یا مرگ یا پیروزی!) عملیات انتحاریشان را انجام میدهند. با یک بمب هستهای تمام منطقه را نابود میکنند… انفجاری که طی آن ۳۰٬۰۰۰ سرباز آمریکایی کشته میشوند.
نیروهای پرایس در روستایی هستند که ال اسد در آنجا مخفی شدهاست. عملیات انجام میشود و ال اسد دستگیر میشود پرایس سعی دارد بفهمد که چه کسی او را حمایت میکند، که در همین زمان تماسی تلفنی(موبایل ال اسد) آن چیزی را که نباید معلوم میشد را برملا میکند. که باعث میشود پرایس،ال اسد را بکشد، ایمران زاکائف. کلمهای که خاطرهای از پانزده سال قبل را در ذهن پرایس زنده میکند. پرایس ۱۵ سال قبل در چرنوبیل در عملیاتی مخفی به فرماندهی کاپیتان مک میلان باید یک تروریست بزرگ و ثروتمند به نام ایمران زاکائف را می کشتند اما تیری که پرایس با سلاح تک تیرانداز به او شلیک کرد او را نکشت ولی زاکائف دستش را از دست داد.
پرایس و نیروهایش در مخفیگاه ال اسد تحت محاصره نیروهای زاکائف قرار میگیرند. تیم با حمایت نیروی هوایی به سختی موفق به فرار میشود. هدف پیدا کردن زاکائف است، ولی چطور میشود به او رسید؟ تنها راهی که به ذهن تیم میرسد گروگان گرفتن پسر ایمران زاکائف یا یو زاکائف هست؛ بعد از تعقیب و گریز پسر ایمران به دام میافتد اما با اسلحه خودکشی میکند و حالا آمریکا باید منتظر انتقام سختی باشد.
زاکائف که سخت خشمگین شده یک سایت موشکی بزرگ روسیه را تسخیر میکند و پیام تهدیدآمیز خود را برای آمریکا و انگلیس میفرستد و همین پیام باعث میشود انگلیسیها و آمریکاییها بتوانند پایگاه زاکائف را پیدا کنند و یکی از سربازها از گروه USMC (تفنگداران دریایی ایالات متحده) توسط افراد زاکائف اسیر میشود و دیگر افراد باقیمانده تیم او را آزاد میکنند. نیروها به سمت پایگاه پیشروی میکنند و وقتی نزدیک پایگاه میشوند متوجه پرتاب دو موشک بالستیک حامل کلاهک های هستهای به سمت آمریکا میشوند. هدف تیم ورود به سکو و وارد کردن کد انهدام به موشک هاست، در غیر اینصورت یک فاجعهٔ هیروشیما تکرار میشود. سرانجام تیم موفق به انهدام موشکها میشود. تیم با سه جیپ تلاش میکند از منطقه فرار کند، ولی نیروهای زاکائف به شدت به تعقیب آنها میپردازند، ولی مشکل اصلی هلیکوپتر دشمن است که با منهدم کردن یک پل باعث به دام افتادن تیم میشود و در لحظهای که آخرین سرباز هم بر زمین میافتد ایمران زاکائف از هلیکوپتر پیاده میشود تا شخصاً انتقام بگیرد. او نزد Gaz میرود و اسلحهٔ خود را روی سر او میگیرد و شلیک میکند. در همین لحظه هلیکوپتر ایمران به وسیله هلیکوپتر نیروهای ارتش روسیه منهدم میشود و پرایس در حالی که زخمی شده و روی زمین افتاده تفنگش را به سمت سوپ پرتاب میکند و سوپ کاری را که پانزده سال پیش نیمه تمام مانده بود تمام میکند.پس از ان روس ها سوپ را درمان کرده اما در آنجا کاپیتان پرایس نمرده و فقط روس ها نقش بازی میکنند که سوپ فکر کند او مرده. در ندای وظیفه جنگهای مدرن ۲ در یکی از مراحل کاپیتان پرایس (Gulag) را از زندان روس ها نجات میدهد
درباره این سایت